Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، اگر شما هم به‌اصطلاح حقوق‌بگیر یک شرکت دولتی یا خصوصی باشید، وقتی فیش حقوقی‌تان را می‌گیرید، حتما چشمتان به گزینه مالیات در ستون کسور افتاده است. رقمی که هر کارمند و کارگری در هر جای کشور موظف به پرداخت آن است. بسیاری از افراد جامعه با درآمدهای بسیار کم، به‌صورت خودکار، مالیاتشان را می‌پردازند، اما گروه‌هایی از متنفذان و مرفهان هستند که سال‌هاست برای پرداخت نکردن مالیات نه فقط تلاش می‌کنند بلکه برای رسیدن به این مقصود می‌جنگند، زد و بند می‌کنند، قانون را دور می‌زنند، خود را مظلوم جلوه می‌دهند و از هر حربه و رابطه‌ای استفاده می‌کنند که مبادا ریالی از کف‌شان به‌عنوان مالیات نرود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علی انصاریان به سینماها می آید فیلم جدید کیانوش عیاری پروانه ساخت گرفت

عدادی از فعالان عرصه فرهنگ و سرگرمی هم از این گروه هستند. «فعال عرصه فرهنگ و سرگرمی» با «هنرمند» نسبتی ندارد. هنرمند می‌تواند به ژرفای روح انسان‌ها نقب بزند و عمیق‌ترین و ناب‌ترین عواطف بشری را در کارش بازتاب دهد، اما فعال عرصه فرهنگ و سرگرمی در بهترین حالت تکنسینی است که می‌تواند چند دقیقه‌ای وسایل سرگرمی و تفریح مخاطب را فراهم کند و به جای ارائه هر چیز ناب و اصیل، به کلیشه و تکرار دست می‌یازد.

 البته هنرمندان راستین هم می‌توانند از زیر بار پرداخت مالیات دربروند، اما وقتی فعالان عرصه فرهنگ و سرگرمی، برای مالیات ندادن، کارهایی را که برای کسب درآمد و پر کردن جیب خودشان انجام داده‌اند، به‌عنوان هنر جا می‌زنند و سعی می‌کنند شهرت‌شان را وسیله کسب سود نامشروع قرار دهند، لازم است که جایگاه‌شان و نیز حقوق و وظایف شهروندی‌شان را به آنها یادآوری کرد.

در سال‌های گذشته فعالان عرصه فرهنگ و سرگرمی - که به‌رغم میل خودشان، جامعه عنوان سلبریتی را برای توصیف‌شان انتخاب کرده است - کوشیده بودند از طرق مختلف از زیر بار پرداخت مالیات فرار کنند، اما وزیر ارشاد دولت سیزدهم شنبه شب در برنامه تلویزیونی «جهان‌آرا» خبر داد که قرار است این رویه ناصواب اصلاح شود و سلبریتی‌ها هم باید مالیات بدهند.

اینگمار برگمان؛ چهره به چهره با قانون

بالاتر گفتیم گاه هنرمندان راستین هم از دادن مالیات طفره می‌روند. ژانویه ۱۹۷۶، اینگمار برگمان، فیلمساز شهیر سوئدی و یکی از بنیانگذاران سینمای مدرن اروپا، خوش‌وخرم سرش به کارهای هنری خودش گرم بود که سر و کله مأموران مالیات پیدا شد. مأموران مالیات در دفتر کار یکی از یکتاترین کارگردانان تاریخ سینمای جهان مستقر و مشغول حساب و کتاب می‌شوند.

 به نوشته برگمان در کتاب «فانوس خیال»، او از این بابت نگرانی‌ای نداشت. روزی برگمان و گروه تئاتری‌اش مشغول تمرین «رقص مرگ» آگوست استریندبرگ بودند که به او می‌گویند دو پلیس می‌خواهند فورا با او صحبت کنند. برگمان علت این تعجیل را نمی‌فهمد. به بازیگرانش می‌گوید تمرین را ادامه دهند و خودش به دیدن دو پلیس می‌رود.

پلیسی با پالتویی تیره به او نزدیک می‌شود و خودش را معرفی می‌کند. وقتی برگمان علت این همه عجله را از او جویا می‌شود، پلیس به او می‌گوید که این یک مسئله مالیاتی است. از اینجا به بعد تمام زندگی این کارگردان بلندآوازه تحت‌تأثیر پرونده مالیاتی‌اش قرار می‌گیرد. برگمان به تخلف مالیاتی متهم می‌شود، اما خودش معتقد بود که او تعمدا مرتکب خلاف نشده و تنها اشتباهش این بوده که اسناد مالیاتی‌ای را که از محتوای آنها خبر نداشته، امضا کرده و همین او را به دردسر انداخته است.

اشتهار و جایگاه برگمان در سینمای جهان و کشور سوئد، تأثیری در حل و فصل سریع ماجرا یا سرپوش گذاشتن بر تخلفی که انجام داده ندارد. همه در مقابل قانون برابر هستند. برگمان باید دینش را به کشورش ادا کند و حالا که چنین نکرده، به دردسر می‌افتد. فشار افکار عمومی و رسانه‌ها بر برگمان ادامه می‌یابد تا جایی که او مجبور به ترک خاک کشورش می‌شود. برگمان ۹ سال از سوئد دور بود و در نهایت مبلغی بالغ بر ۱۸۰ هزار کرون سوئد پرداخت کرد تا توانست بی‌دردسر به کشورش بازگردد، هرچند برخی سوئدی‌های مقرراتی هیچ‌گاه تمرد او از قانون را نبخشیدند.

چه ادعای برگمان را بپذیریم که خودش را بی‌گناه و قربانی بی‌خبری‌اش از روال‌های قانونی می‌دانست و چه خیال کنیم او در ماجرای پرونده مالیاتی‌اش آگاهانه از دادن مالیات سر باز زده است، به هر حال این ماجرا بر زندگی و حرفه برگمان اثر گذاشت. قوانین کشور سوئد ایجاب می‌کرد برگمان که اتفاقا درآمد خوبی داشت، مالیاتش را تمام و کمال پرداخت کند. کسی برای یکی از مهم‌ترین کارگردانان جهان جایگاهی ورای قانون قائل نبود.

 کسی فکر نمی‌کرد چون برگمان اضطراب‌های بشری را به تصویر کشیده و در مفاهیم پیچیده هستی غور کرده، می‌تواند بالاتر از قانون بایستد و مالیاتش را ندهد. برگمان هنرمند راستینی است که با سلبریتی‌هایی که با یک موج به اوج می‌روند و با یک فوج به کنج می‌گریزند، زمین تا آسمان توفیر دارد. حالا تکلیف این سلبریتی‌های پرتوقع که می‌خواهند به نام هنر اما به کام خودشان مالیات ندهند چیست؟

تصحیح یک کم‌کاری

مطابق قانون بند «ل» قانون مالیات‌های مستقیم کشور فعالیت‌های انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری طبق شرایطی از مالیات معاف هستند. این قانون دارای مواد و تبصره‌هایی است که آوردن ریز به ریزشان در اینجا ضرورتی ندارد. اما پرسش اصلی این است که آیا دریافت نکردن مالیات از افراد شهیر و متمولی که جزو دهک‌های بالایی جامعه هستند، عادلانه است؟ درحالی‌که دهک‌های پایین جامعه باید به محض دریافت حقوقشان مالیاتشان را بپردازند، چه منطقی مالیات نگرفتن از ثروتمندانی را که خودروهای آخرین مدل و خانه‌هایی همچون قصر دارند، توجیه می‌کند؟

اگر قانون پرداخت مالیات گروه‌های انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری اصلاح شود، مسلما افرادی از این گروه‌ها که درآمد کمتری دارند، باید کمتر مالیات بدهند. اما وقتی هنرپیشه‌ای قراردادی چند میلیاردی برای بازی در یک ‌سریال نمایش خانگی می‌بندد که هیچ حاصل هنری و فرهنگی‌ای جز سود مالی برای خود بازیگر ندارد، چرا باید از پرداخت مالیات معاف شود؟

یکی از خلأهای قانونی در قانون مالیات این ۴ گروه، مسثتنی کردن افرادی با سقف خاصی از درآمد است. درحالی‌که اگر همه افراد موظف باشند با هر سطح درآمدی مالیات خود را بپردازند، دیگر برای دانه‌درشت‌هایی که از شهرت و روابط خود برای گریختن از پرداخت مالیات سود می‌برند، جای فراری باقی نمی‌گذارد.

 دستیار کارگردان یا ناشری کوچک و مستقل یا بازیگر غیرچهره تئاتر باید متناسب با درآمد اندک‌شان مالیات بدهند و سلبریتی‌هایی هم که حتی از صفحات مجازی‌شان پول پارو می‌کنند، باید به نسبت درآمدشان مالیات پرداخت کنند. وزیر ارشاد در برنامه «جهان‌آرا» در این‌باره گفته: «نظام مالیاتی باید عادلانه و بدون تبعیض باشد؛ مالیات حقی عمومی است که باید پرداخت شود. مالیات سلبریتی‌ها باید در قانون مالیات‌های مستقیم اصلاح شود، نه در لایحه بودجه مورد بحث قرار بگیرد.»

هرچند مجلس فعلی سال گذشته بر سر قانون مالیات سلبریتی‌ها کوتاه آمد، شاید اگر دولت عزمی راسخ در اصلاح این قانون از خود نشان دهد، دیگر سلبریتی‌ها نتوانند برای برخورداری از حقی نامشروع جنگ روانی راه بیندازند و شبکه‌های اجتماعی را تحریک کنند و خود را قربانی جلوه دهند. حالا وقت آن است که کم‌کاری‌ها و سهل‌انگاری‌های دولت‌های پیشین را جبران کرد و حق مردم را به مردم بازگرداند.

کد خبر 699595 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها سینمای جهان کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سلبريتي سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون جهان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: سینمای جهان کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سلبريتي سینمای ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت مالیات قانون مالیات سلبریتی ها شان مالیات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۰۸۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیاست

کارشناسان اقتصادی با تاکید بر اینکه مالیات برعایدی سرمایه در دنیا معمولا بر املاک و سهام تمرکز دارد اما در ایران بر طلا و ارز متمرکز شده است تاکید کردند با توجه به تورم، این مالیات در طی چند سال ممکن است به مالیاتی بر ثروت تبدیل شود. - اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، طی سه سال گذشته موضوع مالیات‌ها به یکی از دغدغه‌های مهم فعالان اقتصادی تبدیل شد. شاید بتوان گفت که نقطه عطف این تغییر نگاه، اتصال دستگاه‌های کارتخوان به پرونده‌های مالیاتی و در مرحله بعد آغاز فرایند اصلی اجرای قانون پایانه‌های فروشگاهی و سامانه مودیان بود.

پس از این اقدامات شاهد افزایش مالیات‌های اصناف مختلف، فعالان اقتصادی و شناسایی مودیانی بودیم که تا پیش از آن پرونده مالیاتی نداشته‌اند. به عبارت دیگر به واسطه تکمیل‌تر شدن بانک‌های اطلاعاتی دست سازمان امور مالیاتی برای شناسایی درآمد افراد بازتر شده است. به واسطه همین ظرفیت نیز شاهد افزایش سهم مالیات در بودجه جاری کشور بودیم.

در کنار این موارد، سال‌ها است که موضوع افزایش پایه‌های مالیاتی مانند مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) و همچنین مالیات بر مجموع درآمد (PIT) مطرح شده است. در این بین مالیات برعایدی یکی از پربحث ترین موضوعات مالیاتی در بُعد قانون‌گذاری بوده است.

ابهامات متعددی در خصوص نرخ‌های مالیات برعایدی سرمایه، و بحث تورم‌زدایی شدن یا نشدن آن وجود دارد. بر همین اساس در میزگرد مالیاتی خبرگزاری تسنیم که با حضور علی درویشی، مدیر کل دفتر خدمات پژوهشی مرکز پژوهش های توسعه و آینده نگری، محمدرضا یزدی‌زاده اقتصاددان و یونس تیموری کارشناس مالیاتی برگزار شد، موضوع مالیات برعایدی سرمایه ابهامات و اشکالات آن مورد بررسی قرار گرفت. 

مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیا است

تسنیم: یکی از نکاتی که در خصوص تصویب قوانین وجود دارد این است که در همان ابتدا الزامات لازم برای اجرای آنها در نظر گرفته نمی‌شود. به همین دلیل می‌بینیم که پس از چند سال دیگر قانون به طور کامل از موضوعیت خارج شده و باید از ابتدا اصلاح شود. با توجه به بحث‌های مختلفی که در خصوص مالیات بر عایدی سرمایه و تغییرات متعدد آن وجود دارد، به نظر شما چه اقدامی باید انجام شود تا قانون مالیات بر عایدی سرمایه نیز به همین سرنوشت دچار نشود؟

تیموری: در درجه اول باید ببینیم که هدف از اجرای مالیات برعایدی سرمایه چیست و سپس بررسی کنیم که آیا می‌تواند با این هدف موفق شود یا خیر. اگر تجربیات کشورهای دیگر در این خصوص را نگاه کنیم، هدف عایدی سرمایه، کنترل و هدایت سرمایه‌گذاری است به بخش‌های مورد نظر سیاست‌گذار است.

نرخ‌های مالیات سرمایه در دنیا معمولا برعکس نرخ‌هایی است که ما تعیین کردیم. معمولاً نرخ‌های بالاتر مالیات بر عایدی سرمایه برای بازار املاک و سهام در نظر گرفته می‌شود اما در ایران بیشتر بر روی نرخ ارز، طلا و سایر بازارهایی که این اختلال را ایجاد کردند متمرکز شده است. بنابراین هدف اصلی از مالیات بر عایدی سرمایه در کشور ما کنترل تورم است.

 

.

 

تغییر کاربری یک قانون مالیاتی؛ از مالیات بر عایدی تا مالیات بر ثروت

تیموری: اینکه چرا قوانین را تهیه و تصویب می‌کنیم اما جواب نمی‌گیریم به این علت است که ما یک الگوی موفق در کشورهای دیگر را می‌گیریم اما کارکرد دیگری برای آن در نظر می‌گیریم. ممکن است که ما بتوانیم به واسطه اعمال این مالیات تورم را به طور مقطعی کنترل کنیم اما مالیات برعایدی کارکرد اصلی خود را از دست خواهد داد.

 در حقیقت وقتی بر روی تورم مالیات می‌بندیم، این مالیات پس از بازه مشخصی به مالیات بر ثروت تبدیل می‌شود. در حقیقت شما دارایی دارید که با گذر زمان ارزش آن افزایش پیدا کرده است. اگر بر روی این دارایی مالیاتی بسته شود، در حقیقت نوعی مالیات بر ثروت دریافت شده است.

 

.

 

امکان قفل‌شدگی دارایی‌ها با اجرای مالیات برعایدی سرمایه

تیموری: با این مدلی که پیاده‌سازی مالیات برعایدی سرمایه دنبال می‌شود، احتمالاً شاهد قفل شدگی دارایی خواهیم بود. وقتی بر روی افزایش ارزش یک دارایی مالیات می‌بندیم، مالک آن تصمیم‌ می‌گیرد که دارایی خود را نگه‌دارد و این موضوع قفل‌شدگی دارایی را ایجاد می‌کند. ممکن است اثر این اتفاق بدتر از زمانی باشد که چنین مالیاتی پیاده نمی‌شود.

تغییر قانون در آینده ساده نخواهد بود

تسنیم: در ابتدا قرار بود مالیات برعایدی سرمایه در قالب لایحه از سوی دولت به مجلس ارائه شود اما پس از مدت‌ها معطلی شاهد بودیم که مجلس طرحی در این خصوص ارائه کرد. در ادامه بحث‌های مختلف کارشناسی در مورد این طرح مطرح شد. سوالی که وجود دارد این است که چرا تصویب این قانون تا این حد طولانی شده و با توجه به تغییرات متعدد چه نقاط ضعف و قوتی دارد؟

درویشی: در طرح مالیات بر عایدی سرمایه که 27 ماده دارد، به واسطه استثناعات در نظر گرفته شده کمتر به مواردی که مورد انتظار بود اصابت می‌کند. می‌گوییم افرادی که تا 4 خانه داشته باشند معاف هستند. ما جمعیتی را داریم که از داشتن مسکن استاندارد بی‌بهره هستند. در شرایط تصمیم‌گیری گفته‌ایم در قدم اول معافیت‌های بالایی را در نظر بگیریم.

باید توجه داشته باشیم که تغییر قانون به این سادگی‌ها نیست که بخواهیم مثلاً سال آینده 4 خانه را به 2 خانه کاهش دهیم.  برخی از اعداد و ارقام و استثناعات در نظر گرفته شده نیاز به تعدیل دارد. اما اصل این اقدام که دولت به سراغ یک پایه مالیاتی جدید رفته است، یک اقدام مثبت است.

 

.

 

آیا حقوق را هم تورم‌زدایی می‌کنیم؟

درویشی: باید ببینیم هدف ما از گرفتن این مالیات چه بوده است؟ وقتی از تورم‌زدایی صحبت می‌کنیم موارد دیگری نیز به وجود می‌آید. به طور مثال در بحث حقوق و دستمزد کارکنان دولت و کارگران شاهد هستیم که حقوق آنها براساس تورم افزایش پیدا نمی‌کند. مصوب می‌کنیم که حقوق 20 درصد افزایش پیدا کند اما تورم دو برابر این عدد است.

قدرت خرید روز به روز در حال کاهش است. ما هیچ‌گاه نرفتیم به این سمت که قدرت خرید کارمندان را ثابت در نظر بگیریم یا به عبارت دیگر از حقوق و دستمزد تورم‌زدایی کنیم. می‌گوییم اگر این کار را انجام دهیم تورم تشدید می‌شود اما در مقابل برای مالیات بر عایدی سرمایه می‌خواهیم این کار را انجام دهیم.

در مالیات تورم‌زدایی نداریم

درویشی: ما برای هیچ یک از انواع مالیات‌های خود چه مالیات‌های مستقیم و غیر مستقیم تورم‌زدایی نداریم. بنابراین در این مورد هم باید به قیمت اسمی اکتفا کنیم. مانند تمامی کشورهای دنیا که این قانون را دارند و تورم‌های  مشابهی نیز دارند. اگر قرار باشد تورم‌زدایی انجام شود، در دستورالعمل‌های سالانه برای دریافت مالیات دچار تفسیر خواهیم شد.

 

.

 

بی‌اثر شدن سیاست‌های پولی در تورم‌های بخشی

تسنیم: یکی از بحث‌هایی که در مورد مالیات برعایدی سرمایه به وجود آمد این بود که با وجود گستردگی معافیت‌های این قانون، برای شناسایی مشمولان، نیاز است تا کلیه اشخاص مورد شناسایی قرار بگیرند تا مشخص شود چه کسی مشمول مالیات است. بنابراین دایره افرادی که باید مورد شناسایی قرار بگیرند بسیار گسترده است. با توجه به این توضیح و شرایط اجرایی پیش رو، چه اهدافی از سوی قانون‌گذار برای مطرح کردن مالیات برعایدی در نظر گرفته شده و آیا با این شرایط می‌توان به اهداف مورد نظر دست پیدا کرد یا خیر؟

یزدی‌زاده: سیاست‌های پولی برای کنترل تورم در همه موارد کاربرد ندارند. سیاست‌های پولی برای کنترل تورم فروضی دارد که متاسفانه در ایران فراموش شده است. نرخ سود سپرده را به اسم سیاست انقباضی بالا بردند در حالی افزایش نرخ سود سپرده به معنای تقویت موتور خلق نقدینگی بانک‌ها و سیاست انبساطی است.

آن چیزی که در تئوری‌ها به عنوان سیاست انقباضی از آن یاد می‌شود، نرخ سود اوراق دولت است نه سود سپرده. حتی در بحث افزایش نرخ سود اوراق قرضه دولت شرط نداشتن کسری بودجه دولت وجود دارد. دولت نباید پول‌هایی که جمع می‌کند را خرج کند. در غیر این صورت باز هم یک سیاست انبساطی را شاهد خواهیم بود.

البته شاید این موضوع کم زیان ترین نوع سیاست انبساطی باشد به این علت که با ضریب کمتری(کمتر از دو درصد) تقاضای کل را بالا می‌برد.

 

.

 

مالیات مهم‌ترین ابزار دولت در کنترل تورم بازارهای محدود

یزدی‌زاده: موضوع دیگری که وجود دارد این است که اقتصادها عموماً با تورم بخشی مواجه هستند. بنابراین در چنین شرایطی که دولت دچار کسری بودجه است و نمی‌تواند پول‌هایی که از طریق اوراق جمع می‌کند را نگه‌دارد و برخی کالاهای اساسی نیز به کالای سرمایه‌ای تبدیل شده‌اند، تنها ابزار کارا سیاست مالی یا همان وضع مالیات است. سرمایه‌ای شدن کالاهای اساسی به معنای آن است که یک تقاضای اضافی وارد بازارهایی مانند ملک، مسکن یا خودرو شود.

وقتی مالیات وضع می‌کنید، در حال دنبال کردن اهدافی هستید. اگر رویکرد کنترل تورم بخشی را در نظر بگیریم، هدف شما این است که اگر تقاضای غیر ضروری وارد یک بخش شد و باعث متورم شدن آن شد، مالیات تقاضای ضروری را از آن جدا کند. سپس تقاضای غیر ضروری را مورد اصابت قرار دهد.

 

.

 

سرمایه داریم عقل برنامه‌ریزی نیست

یزدی‌زاده: زمانی در یک اقتصاد به ثروت‌مندترین کشور بدبخت دنیا تبدیل می‌شوید. به این معنا که برای خلاص شدن از خام فروشی به 50 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز داریم اما تنها 200 میلیارد تومان در خانه‌های خالی سرمایه داریم. در حقیقت پول داریم؛ عقل برنامه‌ریزی نداریم.

بنابراین باید از اجرای سیاست مالی چند هدف را دنبال کنیم. اول اینکه تقاضاهای اضافه‌ای که وارد بازار کالاهای ضروری شده‌اند را خارج کنیم. دوم اینکه سرمایه‌هایی که به بخش غیرمولد رفته‌اند را به سمت مولد هدایت کنیم. به عبارت دیگر باید تغییر رفتار ایجاد کنیم.

یزدی‌زاده: وقتی می‌گوییم سیاست مالی برای تغییر رفتار کل است به این معنا است که می‌خواهیم عده‌ای را از تقاضا منصرف کنیم. بر این اساس، سال 1397، اولین طرح مالیات عایدی سرمایه در وزارت اقتصاد طراحی شد. اصلاحیه قانون برای رئیس جمهور وقت ارسال شد اما ایشان موافق مالیات نبودند و به همین دلیل لایحه باقی ماند.

تصور بر این بود که در دولت جدید لایحه همان ابتدای کار به مجلس خواهد رفت. با این وجود لایحه به طور کلی از سوی دولت مطرح نشد. دولت قرار است با دید ملی لایحه بدهد اما مجلس با دید بخشی طرح می‌دهد. نتیجه می‌شود همین شیر بی‌آلایش و دمی که تحت عنوان مالیات برعایدی سرمایه تصویب شد.

 

.

 

یزدی‌زاده: در این بین عده‌ای دانشمند نیز پیدا می‌شوند که به دنبال تورم‌زدایی هستند در حالی که هیچ عنوان تورم‌زدایی در حوزه مالیات نداریم. اگر قرار باشد عایدی مورد تورم‌زدایی قرار بگیرد، مستحق ترین عایدی، عایدی ناشی از حقوق بود نه ثروت مازاد مردم. یعنی فردی که زمان و سلامت خود را می‌فروشد لیاقت تورم‌زدایی از درآمد خود را ندارد اما فردی که ثروت مازاد دارد این حق را دارد.

وقتی می‌گوییم تا چهار خانه معاف از مالیات می‌دانید معافیت به چه معنا است؟ معافیت یعنی حداقل شرایط مورد نیاز برای زندگی از نظر حاکمیت اسلامی. در دنیا می‌گویند که محل سکونت اصلی معاف از مالیات است و مازاد برآن هر چیزی که وجود دارد با دید سرمایه‌گذاری است. در نتیجه مشمول مالیات است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • پرداخت ۲۰۰ میلیاردتومان مالیات و حق آلایندگی به شهرداری های استان
  • بیش از ۳۰ درصد کل مالیات کشور در سال گذشته توسط شرکت‌های خصولتی پرداخت شده است
  • ‌لایحه اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم به رشد تولید و سرمایه‌گذاری در مناطق محروم کمک خواهد کرد
  • دلیل اعتراض طلافروشان به پرداخت مالیات/ طلافروشان عامل تورم اند؟
  • مردمی شدن فرهنگ در اولویت کار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است
  • مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیاست
  • ایجاد عدالت و شفافیت اقتصادی هدف لایحه اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم
  • جلوگیری از درج آگهی جعلی مسکن/ کنترل بازار با مالیات
  • ماجرای مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟/ ببینید وقتی قانون تصویب شود چقدر باید مالیات بدهید؟ (فیلم)
  • سکوت هالیوودی سلبریتی‌ها در اعتراضات آمریکا